کد مطلب:279221 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:266
ذکر نصوص وارده در حق امام عصر از طریق اهل سنت
و ما در اینجا اكتفا میكنیم به آنچه علامه مجلسی رحمه الله در كتاب «حق الیقین» ذكر كرده و هركه طالب تفصیل است رجوع كند به كتاب «نجم ثاقب» و غیر آن. فرموده: بدان كه احادیث خروج مهدی علیه السلام را خاصه و عامه به طرق متواتره روایت كرده اند چنانكه در «جامع الاصول» از «صحیح بخاری» و «مسلم» و «ابی داود» و «ترمذی» از ابوهریره روایت كرده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: به حق آن خداوندی كه جانم در دست قدرت او است نزدیك است نازل شود فرزند مریم كه حاكم عادل باشد پس چلیپای نصاری را بشكند و خوكها را بكشد و جزیه را برطرف كند، یعنی از ایشان به غیر اسلام چیزی قبول نكند و چندان مال فراوان گرداند كه مال را دهند و كسی قبول نكند پس گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چگونه خواهید بود در وقتی كه نازل شود در میان شما فرزند مریم و امام شما از شما باشد یعنی مهدی علیه السلام.
و در «صحیح مسلم» از جابر روایت كرده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پیوسته طایفه ای از امت من مقاتله بر حق خواهند كرد وغالب خواهند بود تا روز قیامت پس فرمود: خواهد آمد عیسی پسر مریم پس امیر ایشان خواهد رفت بیا با تو نماز كنیم، او خواهد گفت نه شما بر یكدیگر امیرید برای آنكه خدا این امت را گرامی داشته است.
و در «مسند ابو داود و ترمذی از ابن مسعود روایت كرده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود كه اگر از دنیا نمانده باشد مگر یك روز البته حق تعالی آن روز را طولانی خواهد كرد تا آنكه برانگیزاند در آن روز مردی از امت من یا از اهل بیت مرا كه نام او موافق نام من می باشد و پر كند زمین را از عدالت چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد. و به روایت دیگر منقضی نشود دنیا تا پادشاه عرب شود مردی از اهل بیت من كه نامش موافق نام من باشد.
و از ابوهریره روایت كرده اند كه اگر باقی نماند از دنیا مگر یك روز خدا طول دهد آنروز را تا پادشاه شود مردی از اهل بیت من كه موافق باشد نام او با نام من. و در «سنن ابوذر» روایت كرده است از علی علیه السلام كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود كه اگر از دهر و روزگار باقی نماند مگر یك روز البته برانگیزاند خدا مردی را از اهل بیت من كه پر كند زمین را از عدل چنانچه پر شده باشد از جور. و ایضا در «سنن ابوداود» از ام سلمه روایت كرده است كه حضرت فرمود كه مهدی از عترت من از فرزندان فاطمه است. و ابوداود و ترمذی روایت كرده اند از ابوسعید خدری كه حضرت فرمود كه مهدی از فرزندان من گشاده پیشانی و كشیده بینی باشد و زمین را مملو كند از قسط و عدالت چنانچه مملو شده باشد از ظلم و جور و هفت سال پادشاهی كند. و باز روایت كرده اند كه ابوسعید گفت كه ما میترسیدیم كه بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بدعتها به هم رسد پس سؤال كردیم از آن حضرت، فرمود: در امت من مهدی خواهد بود بیرون خواهد آمد و پنج سال یا نه سال پادشاهی كند پس مردی به نزد او خواهد آمد و خواهد گفت ای مهدی عطا كن به من، حضرت آن قدر زر در دامنش بریزد كه دامنش پر شود.
و در «سنن ترمذی» از ابواسحاق روایت كرده است كه حضرت امیر علیه السلام نظر كرد روزی به پسر خود حسین علیه السلام پس فرمود: این پسر من، سید و مهتر قوم است چنانكه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم او را سید نام كرد، و از صلب او مردی بیرون خواهد آمد كه نام پیغمبر شما را دارد و شبیه است به او در خلقت و شبیه است به او در خلق و زمین را پر از عدالت خواهد كرد.
و حافظ ابونعیم كه از محدثین مشهور عامه است چهل حدیث از صحاح ایشان روایت كرده است كه مشتملند بر صفات و احوال و اسم و نسب آن حضرت و ازجمله آنها از علی بن هلال از پدرش روایت كرده است كه گفت: رفتم به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در حالتی كه آن حضرت از دنیا مفارقت میكرد و حضرت فاطمه علیها السلام نزد سر آن حضرت نشسته و میگریست، چون صدای گریه آن حضرت بلند شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم سر به جانب او برداشت و فرمود: ای حبیبه من فاطمه! چه چیز باعث گریه تو شده است؟ فاطمه گفت: میترسم كه امت تو بعد از تو مرا ضایع گذارند و رعایت حرمت من ننمایند، حضرت فرمود: ای حبیبه من! مگر نمیدانی كه خدا مطلع شد بر زمین مطلع شدنی پس اختیار كرد از آن پدر تو را پس او را مبعوث گردانید به رسالت خود، پس بار دیگر مطلع گردید و برگزید شوهر تو را و وحی كرد به سوی من كه تو را به او نكاح كنم. ای فاطمه! خدا به ما عطا كرده است هفت خصلت را كه به احدی پیش از ما نداده است و به احدی بعد از ما نخواهد داد، منم خاتم پیغمبران و گرامیترین ایشان بر خدا و محبوبترین خلق به سوی خدا و من پدر توام و وصی من بهترین اوصیاء است و محبوبترین ایشان است به سوی خدا و او شوهر تست، و شهید ما بهترین شهیدان است و محبوبترین ایشان است به سوی خدا و او حمزه عم پدر و «عم» شوهر تست و از ما است آنكه دو بال خدا به او داده است كه پرواز میكند در بهشت با ملائكه هرجا كه خواهد و او پسرعم تو و برادر شوهر تست، و از ما است دو سبط این امت و آنها دو پسر تواند حسنین وایشان بهترین جوانان بهشتند، و پدر ایشان به حق آن خدایی كه مرا به حق فرستاده است بهتر است از ایشان، ای فاطمه! به حق خداوندی كه مرا به حق فرستاده است كه از حسن و حسین به هم خواهد رسید مهدی این امت و ظاهر خواهد شد در وقتی كه دنیا پر از هرج و مرج شود و فتنه ها ظاهر گردد و راه ها بسته شود و غارت آورند مردم بعضی بر بعضی، نه پیری رحم كند بر كودكی و نه كودكی تعظیم كند پیری را پس خدا برانگیزاند در آن وقت از فرزندان ایشان كسی را كه فتح كند قلعه های ضلالت را و دلهایی را كه غافل از حق باشند و قیام نماید به دین خدا در آخرالزمان، چنانچه من قیام نمودم و پر كند زمین را از عدالت، چنانچه پر از ظلم وجور باشد. ای فاطمه! اندوهناك مباش و گریه مكن كه خدای عز و جل رحیمتر ومهربانتر است بر تو از من به سبب منزلتی كه نزد من داری و محبتی كه از تو در دل من است، و خدا تو را تزویج كرده است به كسی كه حسبش از همه بزرگتر است و منصبش از همه گرامیتر است و رحیمترین مردم است بر رعیت و عادلترین مردم است در قسمت بالسویه و بیناترین مردم است به احكام الهی و من از خدا سؤال «درخواست» كردم كه تو اول كسی باشی از اهل بیت من كه به من ملحق شوند، وعلی علیه السلام فرمود كه فاطمه علیها السلام نماند بعد از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مگر هفتاد و پنج روز كه به پدر خود ملحق گردید.
مؤلف «علامه مجلسی» گوید: كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، مهدی علیه السلام را به حسنین علیهما السلام هر دو نسبت داد برای آنكه از جهت مادر از نسل حضرت امام حسن علیه السلام است، زیرا كه مادر حضرت امام محمد باقر علیه السلام دختر امام حسن علیه السلام بود و چند حدیث دیگر روایت كرده است كه از نسل حضرت امام حسین علیه السلام است. و دارقطنی كه از محدثین مشهور عامه است همین حدیث را طولانی از ابوسعید خدری روایت كرده است و در آخر شگفته است كه حضرت فرمود: از ما است مهدی این امت كه عیسی در عقب او نمازخواهد كرد، پس دست زد بر دوش حسین علیه السلام و فرمود كه از این به هم خواهد رسید مهدی این امت.
و ایضا ابونعیم از حذیفه و ابوامامه باهلی روایت كرده است كه مهدی علیه السلام رویش مانند ستاره درخشان است و بر جانب راست روی مباركش خال سیاهی است، و به روایت عبدالرحمن بن عوف دندانهایش گشوده است و به روایت عبدالله بن عمر بر سرش ابری سایه خواهد كرد و بر بالای سرش ملكی ندا خواهد كرد كه این مهدی است و خلیفه خدا است پس او را متابعت كنید. و به روایت جابربن عبدالله و ابوسعید عیسی علیه السلام پشت سر مهدی علیه السلام نماز خواهد كرد.
و صاحب كفایه الطالب محمد بن یوسف شافعی كه از علمای عامه است كتابی نوشته است در باب ظهور مهدی علیه السلام و صفات و علامات او مشتمل بربیست و پنج باب و گفته است كه من همه را از غیر طریق شیعه روایت كرده ام و«كتاب شرح السنه» حسین بن سعید بغوی كه از كتب مشهوره معتبره عامه است نسخه قدیمی از آن نزد فقیر «مجلسی» است كه اجازات علماء ایشان بر آن نوشته است و در آن پنج حدیث از اوصاف مهدی از صحاح ایشان روایت كرده است و حسین بن مسعود فراء در «مصباح» كه الحال در میان عامه متداول است پنج حدیث در خروج مهدی علیه السلام روایت كرده است و بعضی از علماء شیعه از كتب معتبره عامه صد و پنجاه و شش حدیث در این باب نقل كرده است و در كتب معتبره شیعه زیاده از هزار حدیث روایت كرده اند در ولادت حضرت مهدی علیه السلام و غیبت او و آنكه امام دوازدهم است و نسل امام حسن عسكری علیه السلام است و اكثر این احادیث مقرون به اعجاز است، زیرا كه خبر داده اند به ترتیب ائمه علیهم السلام تا امام دوازدهم و خفای ولادت آن حضرت و آنكه آن حضرت را دو غیبت خواهد بود ثانی درازتر از اول و آنكه آن حضرت مخفی متولد خواهد شد با سایر خصوصیات و جمیع این مراتب واقع شد و كتبی كه مشتملند بر این اخبار معلوم است كه سالها پیش از ظهور این مراتب مصنف شده است، پس این اخبار قطع نظر از تواتر از چندین جهت دیگر افاده علم مینماید. و ایضا ولادت آن حضرت و اطلاع جمع كثیر بر آن ولادت با سعادت و دیدن جماعت بسیار آن حضرت را از ثقات اصحاب از وقت ولادت شریف تا غیبت كبری و بعد از آن نیزمعلوم است در كتب معتبره خاصه و عامه مذكور است چنانچه بعد از این مذكور خواهد شد ان شاء الله تعالی.
و صاحب «فصول المهمه» و «مطالب السئول» و «شواهد النبوه» و ابن خلكان و بسیاری از مخالفان در كتب خود ولادت آن حضرت را با سایر خصوصیات كه شیعه روایت كرده اند نقل نموده اند، پس چنانچه ولادت آباء اطهار آن حضرت معلوم است ولادت آن حضرت نیز معلوم است و استبعادی كه مخالفان میكنند از طول غیبت و خفای ولادت و طول عمر شریف آن حضرت فایده نمیكند و اموری كه به براهین قاطعه ثابت شده باشد به محض استبعاد نفی آنها نمیتوان نمود، چنانچه كفار قریش انكار معاد مینمودند به محض استبعاد كه استخوانهای پوسیده و خاك شده چگونه زنده میتوان شد با آنكه امثال آن در امم مسابقه بسیار واقع شده در احادیث خاصه و عامه وارد شده است كه آنچه در امم مسابقه واقع شده در احادیث خاصه و عامه وارد شده است كه آنچه در امم سابقه واقع شده مثل آن در این امت واقع میشود تا آنكه فرموده و جمع كثیر كه اسماء ایشان معروف است بر ولادت با سعادت آن حضرت مطلع شدند مانند حكیمه خاتون و قابله ای كه در سر من رأی همسایه ایشان بود و بعد از ولادت تا وفات حضرت امام حسن عسكری علیه السلام جماعت بسیار به خدمت آن حضرت رسیدند و معجزاتی كه در وقت ولادت آن حضرت در نرجس خاتون مادر آن حضرت ظاهر شد زیاده از حد و عد و و احصا است. و در كتاب «بحار الانوار و «جلاء العیون» و رسائل دیگر ایراد نموده ام.
و نیز در «حق الیقین» فرموه: شیخ صدوق محمد بن بابویه به سند صحیح از احمد بن اسحاق روایت كرده است كه گفت: رفتم به خدمت حضرت امام حسن عسكری علیه السلام و میخواستم از آن حضرت سؤال كنم كه امام بعد از او كی خواهد بود، حضرت پیش از آنكه سؤال كنم فرمود كه ای احمد! خدای عز و جل از روزی كه آدم را خلق كرده است تا حال، زمین را خالی از حجت نگردانیده و تا روز قیامت خالی نخواهد گذاشت از كس كه حجت خدا باشد بر خلق و به بركت او دفع كند بلاها را از اهل زمین و به سبب او باران از آسمان بفرستد و بركتهای زمین را برویاند، گفتم: یابن رسول الله!
پس كی خواهد بود امام و خلیفه بعد از تو؟ حضرت برخاست و داخل خانه شد و بیرون آمد و كودكی بر دوشش مانند ماه شب چهارده «بود» و سه ساله مینمود و گفت: ای احمد! این است امام بعد از من و اگر نه این بود كه تو گرامی هستی نزد خدا و حجتهای او این را به تو نمینمودم، این فرزند نام و كنیت او موافق نام و كنیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است و زمین را پر از عدالت خواهد كرد بعد از آنكه پر از جور و ستم شده باشد، ای احمد! مثل او در این امت مثل خضر و مثل ذوالقرنین است، به خدا سوگند كه غایب خواهد شد غائب شدنی كه نجات نیابد از غیبت او از هلاك شدن و گمراه گردیدن مگر كسی كه خدا او را ثابت بدارد بر قول به امامت او و توفیق دهد خدا او را كه دعا كند برای تعجیل فرج او. گفتم: آیا معجزه ای و علامتی ظاهر میتواند شد كه خاطر من مطمئن گردد؟ پس آن كودك به سخن آمد و به لغت عربی فصیح گفت: منم بقیه الله در زمین و انتقام كشنده از دشمنان خدا، و بعد از دیدن دیگر طلب اثر مكن، احمد گفت كه شاد و خوشحال از خدمت آن حضرت بیرون آمدم. در روز دیگر به خدمت آن حضرت رفتم و گفتم: یابن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، عظیم شد سرور من به آنچه كه انعام كردی بر من، بیان كن كه سنت خضر و ذوالقرنین كه در آن حجت خواهد بود چیست؟ حضرت فرمود كه آن سنت طول غیبت است ای احمد، گفتم: یابن رسول الله، غیبت او به طول خواهد انجامید؟ فرمود: بلی به حق پروردگار من آن قدر به طول خواهد انجامید كه برگردند از دین اكثر آنها كه قائل به امامت او باشند و باقی نماند بر دین حق مگر كسی كه حق تعالی عهد و ولایت ما را در روزمیثاق از او گرفته باشد و در دل او به قلم صنع را نوشته باشد و او را مؤید به روح ایمان گردانیده باشد. ای احمد! این از امور غریبه خدا است و رازی است از رازهای پنهان او و غیبی است از غیبهای او پس بگیر آنچه كه به تو عطا كردم و پنهان دار و از جمله شكر كنندگان باش، تا روز قیامت در علیین رفیق ما باشی.
و ایضا از یعقوب بن منقوش روایت كرده است كه گفت: روزی به خدمت حضرت عسكری علیه السلام رفتم بر روی تختگاه نشسته بودند و از جانب راست آن،حجرهای بود كه پردهای بر درگاه آن آویخته بود گفتم: ای سید من! كیست صاحب امر امامت بعد از تو؟ فرمود: پرده را بردار، چون برداشتم كودكی بیرون آمد كه قامتش پنج شبر بود و تقریبا میبایست هشت ساله باشد یا ده ساله با جبین گشاده وروی سفید و دیده های درخشان و دستهای قوی و زانوهای پیچیده و بر خد راست رویش «خالی» و كاكلی بر سر داشت آمد و بر ران پدر بزرگوار خود نشست حضرت فرمود: این است امام شما، پس آن كودك برخاست حضرت فرمود: ای فرزند گرامی! برو تا وقت معلوم كه برای ظهور تو مقرر شده است. پس به او نظرمیكردم تا داخل حجره شد، پس حضرت فرمود: ای یعقوب! نظر كن كی در این حجره است، داخل شدم و گردیدم هیچ كس را در حجره ندیدم.
و ایضا به سند صحیح از محمد بن معاویه و محمد بن ایوب و محمد بن عثمان عمری روایت كرده كه همه گفتند حضرت عسكری علیه السلام پسر خود حضرت صاحب علیه السلام را به ما نمود و ما در منزل آن حضرت بودیم و چهل نفر بودیم و گفت: این است امام شما بعد از من و خلیفه من بر شما، اطاعت او بنمایید و پراكنده میشوید بعد از من كه هلاك خواهید شد در دین خود و بعد از این روز او را نخواهید دید. پس از خدمت آن حضرت بیرون آمدیم و بعد از اندك روزی حضرت عسكری علیه السلام از دنیا مفارقت نمود.
و در «صحیح مسلم» از جابر روایت كرده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پیوسته طایفه ای از امت من مقاتله بر حق خواهند كرد وغالب خواهند بود تا روز قیامت پس فرمود: خواهد آمد عیسی پسر مریم پس امیر ایشان خواهد رفت بیا با تو نماز كنیم، او خواهد گفت نه شما بر یكدیگر امیرید برای آنكه خدا این امت را گرامی داشته است.
و در «مسند ابو داود و ترمذی از ابن مسعود روایت كرده است كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود كه اگر از دنیا نمانده باشد مگر یك روز البته حق تعالی آن روز را طولانی خواهد كرد تا آنكه برانگیزاند در آن روز مردی از امت من یا از اهل بیت مرا كه نام او موافق نام من می باشد و پر كند زمین را از عدالت چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد. و به روایت دیگر منقضی نشود دنیا تا پادشاه عرب شود مردی از اهل بیت من كه نامش موافق نام من باشد.
و از ابوهریره روایت كرده اند كه اگر باقی نماند از دنیا مگر یك روز خدا طول دهد آنروز را تا پادشاه شود مردی از اهل بیت من كه موافق باشد نام او با نام من. و در «سنن ابوذر» روایت كرده است از علی علیه السلام كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود كه اگر از دهر و روزگار باقی نماند مگر یك روز البته برانگیزاند خدا مردی را از اهل بیت من كه پر كند زمین را از عدل چنانچه پر شده باشد از جور. و ایضا در «سنن ابوداود» از ام سلمه روایت كرده است كه حضرت فرمود كه مهدی از عترت من از فرزندان فاطمه است. و ابوداود و ترمذی روایت كرده اند از ابوسعید خدری كه حضرت فرمود كه مهدی از فرزندان من گشاده پیشانی و كشیده بینی باشد و زمین را مملو كند از قسط و عدالت چنانچه مملو شده باشد از ظلم و جور و هفت سال پادشاهی كند. و باز روایت كرده اند كه ابوسعید گفت كه ما میترسیدیم كه بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بدعتها به هم رسد پس سؤال كردیم از آن حضرت، فرمود: در امت من مهدی خواهد بود بیرون خواهد آمد و پنج سال یا نه سال پادشاهی كند پس مردی به نزد او خواهد آمد و خواهد گفت ای مهدی عطا كن به من، حضرت آن قدر زر در دامنش بریزد كه دامنش پر شود.
و در «سنن ترمذی» از ابواسحاق روایت كرده است كه حضرت امیر علیه السلام نظر كرد روزی به پسر خود حسین علیه السلام پس فرمود: این پسر من، سید و مهتر قوم است چنانكه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم او را سید نام كرد، و از صلب او مردی بیرون خواهد آمد كه نام پیغمبر شما را دارد و شبیه است به او در خلقت و شبیه است به او در خلق و زمین را پر از عدالت خواهد كرد.
و حافظ ابونعیم كه از محدثین مشهور عامه است چهل حدیث از صحاح ایشان روایت كرده است كه مشتملند بر صفات و احوال و اسم و نسب آن حضرت و ازجمله آنها از علی بن هلال از پدرش روایت كرده است كه گفت: رفتم به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در حالتی كه آن حضرت از دنیا مفارقت میكرد و حضرت فاطمه علیها السلام نزد سر آن حضرت نشسته و میگریست، چون صدای گریه آن حضرت بلند شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم سر به جانب او برداشت و فرمود: ای حبیبه من فاطمه! چه چیز باعث گریه تو شده است؟ فاطمه گفت: میترسم كه امت تو بعد از تو مرا ضایع گذارند و رعایت حرمت من ننمایند، حضرت فرمود: ای حبیبه من! مگر نمیدانی كه خدا مطلع شد بر زمین مطلع شدنی پس اختیار كرد از آن پدر تو را پس او را مبعوث گردانید به رسالت خود، پس بار دیگر مطلع گردید و برگزید شوهر تو را و وحی كرد به سوی من كه تو را به او نكاح كنم. ای فاطمه! خدا به ما عطا كرده است هفت خصلت را كه به احدی پیش از ما نداده است و به احدی بعد از ما نخواهد داد، منم خاتم پیغمبران و گرامیترین ایشان بر خدا و محبوبترین خلق به سوی خدا و من پدر توام و وصی من بهترین اوصیاء است و محبوبترین ایشان است به سوی خدا و او شوهر تست، و شهید ما بهترین شهیدان است و محبوبترین ایشان است به سوی خدا و او حمزه عم پدر و «عم» شوهر تست و از ما است آنكه دو بال خدا به او داده است كه پرواز میكند در بهشت با ملائكه هرجا كه خواهد و او پسرعم تو و برادر شوهر تست، و از ما است دو سبط این امت و آنها دو پسر تواند حسنین وایشان بهترین جوانان بهشتند، و پدر ایشان به حق آن خدایی كه مرا به حق فرستاده است بهتر است از ایشان، ای فاطمه! به حق خداوندی كه مرا به حق فرستاده است كه از حسن و حسین به هم خواهد رسید مهدی این امت و ظاهر خواهد شد در وقتی كه دنیا پر از هرج و مرج شود و فتنه ها ظاهر گردد و راه ها بسته شود و غارت آورند مردم بعضی بر بعضی، نه پیری رحم كند بر كودكی و نه كودكی تعظیم كند پیری را پس خدا برانگیزاند در آن وقت از فرزندان ایشان كسی را كه فتح كند قلعه های ضلالت را و دلهایی را كه غافل از حق باشند و قیام نماید به دین خدا در آخرالزمان، چنانچه من قیام نمودم و پر كند زمین را از عدالت، چنانچه پر از ظلم وجور باشد. ای فاطمه! اندوهناك مباش و گریه مكن كه خدای عز و جل رحیمتر ومهربانتر است بر تو از من به سبب منزلتی كه نزد من داری و محبتی كه از تو در دل من است، و خدا تو را تزویج كرده است به كسی كه حسبش از همه بزرگتر است و منصبش از همه گرامیتر است و رحیمترین مردم است بر رعیت و عادلترین مردم است در قسمت بالسویه و بیناترین مردم است به احكام الهی و من از خدا سؤال «درخواست» كردم كه تو اول كسی باشی از اهل بیت من كه به من ملحق شوند، وعلی علیه السلام فرمود كه فاطمه علیها السلام نماند بعد از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم مگر هفتاد و پنج روز كه به پدر خود ملحق گردید.
مؤلف «علامه مجلسی» گوید: كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، مهدی علیه السلام را به حسنین علیهما السلام هر دو نسبت داد برای آنكه از جهت مادر از نسل حضرت امام حسن علیه السلام است، زیرا كه مادر حضرت امام محمد باقر علیه السلام دختر امام حسن علیه السلام بود و چند حدیث دیگر روایت كرده است كه از نسل حضرت امام حسین علیه السلام است. و دارقطنی كه از محدثین مشهور عامه است همین حدیث را طولانی از ابوسعید خدری روایت كرده است و در آخر شگفته است كه حضرت فرمود: از ما است مهدی این امت كه عیسی در عقب او نمازخواهد كرد، پس دست زد بر دوش حسین علیه السلام و فرمود كه از این به هم خواهد رسید مهدی این امت.
و ایضا ابونعیم از حذیفه و ابوامامه باهلی روایت كرده است كه مهدی علیه السلام رویش مانند ستاره درخشان است و بر جانب راست روی مباركش خال سیاهی است، و به روایت عبدالرحمن بن عوف دندانهایش گشوده است و به روایت عبدالله بن عمر بر سرش ابری سایه خواهد كرد و بر بالای سرش ملكی ندا خواهد كرد كه این مهدی است و خلیفه خدا است پس او را متابعت كنید. و به روایت جابربن عبدالله و ابوسعید عیسی علیه السلام پشت سر مهدی علیه السلام نماز خواهد كرد.
و صاحب كفایه الطالب محمد بن یوسف شافعی كه از علمای عامه است كتابی نوشته است در باب ظهور مهدی علیه السلام و صفات و علامات او مشتمل بربیست و پنج باب و گفته است كه من همه را از غیر طریق شیعه روایت كرده ام و«كتاب شرح السنه» حسین بن سعید بغوی كه از كتب مشهوره معتبره عامه است نسخه قدیمی از آن نزد فقیر «مجلسی» است كه اجازات علماء ایشان بر آن نوشته است و در آن پنج حدیث از اوصاف مهدی از صحاح ایشان روایت كرده است و حسین بن مسعود فراء در «مصباح» كه الحال در میان عامه متداول است پنج حدیث در خروج مهدی علیه السلام روایت كرده است و بعضی از علماء شیعه از كتب معتبره عامه صد و پنجاه و شش حدیث در این باب نقل كرده است و در كتب معتبره شیعه زیاده از هزار حدیث روایت كرده اند در ولادت حضرت مهدی علیه السلام و غیبت او و آنكه امام دوازدهم است و نسل امام حسن عسكری علیه السلام است و اكثر این احادیث مقرون به اعجاز است، زیرا كه خبر داده اند به ترتیب ائمه علیهم السلام تا امام دوازدهم و خفای ولادت آن حضرت و آنكه آن حضرت را دو غیبت خواهد بود ثانی درازتر از اول و آنكه آن حضرت مخفی متولد خواهد شد با سایر خصوصیات و جمیع این مراتب واقع شد و كتبی كه مشتملند بر این اخبار معلوم است كه سالها پیش از ظهور این مراتب مصنف شده است، پس این اخبار قطع نظر از تواتر از چندین جهت دیگر افاده علم مینماید. و ایضا ولادت آن حضرت و اطلاع جمع كثیر بر آن ولادت با سعادت و دیدن جماعت بسیار آن حضرت را از ثقات اصحاب از وقت ولادت شریف تا غیبت كبری و بعد از آن نیزمعلوم است در كتب معتبره خاصه و عامه مذكور است چنانچه بعد از این مذكور خواهد شد ان شاء الله تعالی.
و صاحب «فصول المهمه» و «مطالب السئول» و «شواهد النبوه» و ابن خلكان و بسیاری از مخالفان در كتب خود ولادت آن حضرت را با سایر خصوصیات كه شیعه روایت كرده اند نقل نموده اند، پس چنانچه ولادت آباء اطهار آن حضرت معلوم است ولادت آن حضرت نیز معلوم است و استبعادی كه مخالفان میكنند از طول غیبت و خفای ولادت و طول عمر شریف آن حضرت فایده نمیكند و اموری كه به براهین قاطعه ثابت شده باشد به محض استبعاد نفی آنها نمیتوان نمود، چنانچه كفار قریش انكار معاد مینمودند به محض استبعاد كه استخوانهای پوسیده و خاك شده چگونه زنده میتوان شد با آنكه امثال آن در امم مسابقه بسیار واقع شده در احادیث خاصه و عامه وارد شده است كه آنچه در امم مسابقه واقع شده در احادیث خاصه و عامه وارد شده است كه آنچه در امم سابقه واقع شده مثل آن در این امت واقع میشود تا آنكه فرموده و جمع كثیر كه اسماء ایشان معروف است بر ولادت با سعادت آن حضرت مطلع شدند مانند حكیمه خاتون و قابله ای كه در سر من رأی همسایه ایشان بود و بعد از ولادت تا وفات حضرت امام حسن عسكری علیه السلام جماعت بسیار به خدمت آن حضرت رسیدند و معجزاتی كه در وقت ولادت آن حضرت در نرجس خاتون مادر آن حضرت ظاهر شد زیاده از حد و عد و و احصا است. و در كتاب «بحار الانوار و «جلاء العیون» و رسائل دیگر ایراد نموده ام.
و نیز در «حق الیقین» فرموه: شیخ صدوق محمد بن بابویه به سند صحیح از احمد بن اسحاق روایت كرده است كه گفت: رفتم به خدمت حضرت امام حسن عسكری علیه السلام و میخواستم از آن حضرت سؤال كنم كه امام بعد از او كی خواهد بود، حضرت پیش از آنكه سؤال كنم فرمود كه ای احمد! خدای عز و جل از روزی كه آدم را خلق كرده است تا حال، زمین را خالی از حجت نگردانیده و تا روز قیامت خالی نخواهد گذاشت از كس كه حجت خدا باشد بر خلق و به بركت او دفع كند بلاها را از اهل زمین و به سبب او باران از آسمان بفرستد و بركتهای زمین را برویاند، گفتم: یابن رسول الله!
پس كی خواهد بود امام و خلیفه بعد از تو؟ حضرت برخاست و داخل خانه شد و بیرون آمد و كودكی بر دوشش مانند ماه شب چهارده «بود» و سه ساله مینمود و گفت: ای احمد! این است امام بعد از من و اگر نه این بود كه تو گرامی هستی نزد خدا و حجتهای او این را به تو نمینمودم، این فرزند نام و كنیت او موافق نام و كنیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است و زمین را پر از عدالت خواهد كرد بعد از آنكه پر از جور و ستم شده باشد، ای احمد! مثل او در این امت مثل خضر و مثل ذوالقرنین است، به خدا سوگند كه غایب خواهد شد غائب شدنی كه نجات نیابد از غیبت او از هلاك شدن و گمراه گردیدن مگر كسی كه خدا او را ثابت بدارد بر قول به امامت او و توفیق دهد خدا او را كه دعا كند برای تعجیل فرج او. گفتم: آیا معجزه ای و علامتی ظاهر میتواند شد كه خاطر من مطمئن گردد؟ پس آن كودك به سخن آمد و به لغت عربی فصیح گفت: منم بقیه الله در زمین و انتقام كشنده از دشمنان خدا، و بعد از دیدن دیگر طلب اثر مكن، احمد گفت كه شاد و خوشحال از خدمت آن حضرت بیرون آمدم. در روز دیگر به خدمت آن حضرت رفتم و گفتم: یابن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، عظیم شد سرور من به آنچه كه انعام كردی بر من، بیان كن كه سنت خضر و ذوالقرنین كه در آن حجت خواهد بود چیست؟ حضرت فرمود كه آن سنت طول غیبت است ای احمد، گفتم: یابن رسول الله، غیبت او به طول خواهد انجامید؟ فرمود: بلی به حق پروردگار من آن قدر به طول خواهد انجامید كه برگردند از دین اكثر آنها كه قائل به امامت او باشند و باقی نماند بر دین حق مگر كسی كه حق تعالی عهد و ولایت ما را در روزمیثاق از او گرفته باشد و در دل او به قلم صنع را نوشته باشد و او را مؤید به روح ایمان گردانیده باشد. ای احمد! این از امور غریبه خدا است و رازی است از رازهای پنهان او و غیبی است از غیبهای او پس بگیر آنچه كه به تو عطا كردم و پنهان دار و از جمله شكر كنندگان باش، تا روز قیامت در علیین رفیق ما باشی.
و ایضا از یعقوب بن منقوش روایت كرده است كه گفت: روزی به خدمت حضرت عسكری علیه السلام رفتم بر روی تختگاه نشسته بودند و از جانب راست آن،حجرهای بود كه پردهای بر درگاه آن آویخته بود گفتم: ای سید من! كیست صاحب امر امامت بعد از تو؟ فرمود: پرده را بردار، چون برداشتم كودكی بیرون آمد كه قامتش پنج شبر بود و تقریبا میبایست هشت ساله باشد یا ده ساله با جبین گشاده وروی سفید و دیده های درخشان و دستهای قوی و زانوهای پیچیده و بر خد راست رویش «خالی» و كاكلی بر سر داشت آمد و بر ران پدر بزرگوار خود نشست حضرت فرمود: این است امام شما، پس آن كودك برخاست حضرت فرمود: ای فرزند گرامی! برو تا وقت معلوم كه برای ظهور تو مقرر شده است. پس به او نظرمیكردم تا داخل حجره شد، پس حضرت فرمود: ای یعقوب! نظر كن كی در این حجره است، داخل شدم و گردیدم هیچ كس را در حجره ندیدم.
و ایضا به سند صحیح از محمد بن معاویه و محمد بن ایوب و محمد بن عثمان عمری روایت كرده كه همه گفتند حضرت عسكری علیه السلام پسر خود حضرت صاحب علیه السلام را به ما نمود و ما در منزل آن حضرت بودیم و چهل نفر بودیم و گفت: این است امام شما بعد از من و خلیفه من بر شما، اطاعت او بنمایید و پراكنده میشوید بعد از من كه هلاك خواهید شد در دین خود و بعد از این روز او را نخواهید دید. پس از خدمت آن حضرت بیرون آمدیم و بعد از اندك روزی حضرت عسكری علیه السلام از دنیا مفارقت نمود.